سابقه هدف : فیستولهای بازو و آرنج انتخاب دوم پس از فیستول مچ دست میباشند که.در بیمارانی که امکان فیستولگذاری در ناحیه مچ دست را ندارند یا فیستولهای تعبیه شده در مچ دست از کار افتادهاند، تعبیه می شوند.در این مطالعه، پایایی، پیامد و عوارض تعبیه فیستول در بازو و آرنج با استفاده از مجموعهای از تکنیکها که به نام Conductive Ateriovenous Fistula نامیده میشوند، با روشهای معمول فیستول گذاری در بازو و آرنج Non-ConductiveArtetiovenous Fistula ،مقایسه شدهاند.
مواد وروشها: کـارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سویه کور بود و بر روی بیماران نیازمند همودیالیز که برای فیستولگذاری بـه بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند انجام شد. بیماران به صورت تصـادفـی در گـروه Conductive یـا Non- Conductive قـرار گرفتند و فیستول مورد نظر تعبیه شد . سپس بیماران ، سه ماه بعد از تعبیه فیستول برای بررسی عوارض، پایایی و پیامد پیگیری شدند.
یافته ها: از مـجموع 260 بیمار مـورد مـطالعه ، 1 44، نـفر تحت پیگیری قرار گرفتند. متوسط سنی بیماران 7/16 ± 4/53 سال بود و 5/55% مرد بودند. میزان پایایی در فیستولهای Conductive و Non-Conductive برابر و81% بود. در بروز عفونت و عوارض عصبی- عضلانی، اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. 3 مورد هیپرتانسیون وریدی و دو مورد سندرم steal مشاهده شده مربوط به گروه Non-Conductive بود که بوسیله تبدیل به نوع Conductive ، علاوه بر درمان عارضه مربوطه، موفق به حفظ فیستول شدیم. میزان مرگ و میردر گروه های مورد بررسی، اختلاف معنی داری نداشت . جنس مرد و دیابت عوامل موثر روی مرگ بیماران بودند. همچنین در 43% بیماران ارجاع شده برای تعبیه گرفت مصنوعی، با استفاده از فیستولگذاری با روش Conductive موفق به تعبیه فیستول مناسب شدیم. که مجموعاً به میزان چهل میلیون ریال در هزینه ه ای درمان صرفه جویی شد.
نتیجهگیری : تجربیات ما نشان می دهد تعبیه فیستول Conductive با میزان کمتری از بروز عوارض عمده (هیپرتانسیون وریدی و سندرم steal )و پایایی قابل قبول همراه است. گرچه به علت کم بودن تعداد موارد مذکور، اثبات آماری ممکن نشد. همچنین در تعدادی از موارد با تبدیل Non Conductive به Conductive ،امکان حفظ فیستول فراهم شد و عوارض فوق برطرف گردید . بهعلاوه، در بیمارانی که امکان انجام دیالیز به دلیل نداشتن راه عروقی مناسب وجود ندارد، با استفاده از وریدهای ناحیه آنته کوبیتال وتعب ی ه ف ی ستول conductive ، مشکل حل میشود . همچنین در بیمارانی که ازکارافتادگی فیستول تعبیه شده به روشهای دیگر را تجربه کرده اند، استفاده ازاین روش جدید میتواند امکان دستیابی مناسب به عروق را فراهم سازد .
و بر قلب کتاب دعا شبنم اشک می کاریم
به یمن رسیدن سبز ترین جمعه تاریخ که تو از راه می رسی
و به تاسی از فتح مکه ،در فتح الفتوحی دیگر
در وازه های عشق را فتح می کنی
مهدی جان!!!!
تو را به حرمت مسافران جاده انتظار
تو را به حرمت عاشقان منتظر و منتظران عاشق
تو را به حرمت بال و پرخاکی کبوتران آن مزار بی نشان
و به حرمت ناله های فاغث یا غیاث المستغیثین
از پشت پرده غیبت در آی
و به کنعان دیده ها قدم بگذار
و خلعت سبز طلعتی جاوید را
به افق قلب های منتظران شیعه بپوشان
مولاجان !!!
مگر نمی دانی؟؟؟؟
مگر نمی بینی؟؟؟؟
می دانم که می بینی
می دانم که می دانی
روزگار نا مرادی هاست و زمانه ، تکرار قصه سر نوشت فرزندان آدم
هر روز هابیلی در آتش کینه قابیلی می سوزد
و هنوز صدای محمد(ص) از ورای قرن ها ی گذر زمان را فر یاد می زند
(من کنت مولاه فهذا علی مولاه)
وانی تارک فیکم الثقلین را قرائت می کند
و کبودی یاس ها در خم کوچه های غربت تکرار می شود
و هر گوشه ای از جهان سقیفه ای و سقیفه نشینان بسیار
علی از دست بالا رفته ودر غد یر ولایت خانه نشینی را به ارث می برد
و کبوتران چاهی از لابلای صفحات ورق خورده تاریخ هنوز آماده
شنیدن ناله های غریبانه کل یوم عاشوراند
ودر پی شکستن دیوار های صوتی تکرار دیده شدن حلقوم های شش ماهه
و آسمان هر روز پذیرای مشتی خون پا برهنگان تاریخ در جستجوی ردپایی
از قافله ناقه های عریان زینب اند و
جام ها مست از شراب خون انسان ها
آیا هنوز هنگام آن نرسیده است
که بر واژه ظلم و ظالمی خط بطلان بکشی
آیا نرسیده زمانی که حجاب غیبت از چهر بر کنی
و ذوالفقار عدالت را از قفس نیام رها کنی ؟
بیا!
بیا ای موعود همه اعصار و قرون
بیا و ((فهذا علی مولاه)) را تفسیر کن
و برای آنان که غدیر را در بخ بخ یا علی خلاصه کر ده اند
برای آنان که جغد وار ناله رهایی از قیومیت ولایت را سر می دهند
بیا تا کربلا در مظلومیت خود به دور غریبی حسین چرخ نزند
و قافله زینب بی قافله سالار سفر نکند
و بر قلب کتاب دعا شبنم اشک می کاریم
به یمن رسیدن سبز ترین جمعه تاریخ که تو از راه می رسی
و به تاسی از فتح مکه ،در فتح الفتوحی دیگر
در وازه های عشق را فتح می کنی
مهدی جان!!!!
تو را به حرمت مسافران جاده انتظار
تو را به حرمت عاشقان منتظر و منتظران عاشق
تو را به حرمت بال و پرخاکی کبوتران آن مزار بی نشان
و به حرمت ناله های فاغث یا غیاث المستغیثین
از پشت پرده غیبت در آی
و به کنعان دیده ها قدم بگذار
و خلعت سبز طلعتی جاوید را
به افق قلب های منتظران شیعه بپوشان
مولاجان !!!
مگر نمی دانی؟؟؟؟
مگر نمی بینی؟؟؟؟
می دانم که می بینی
می دانم که می دانی
روزگار نا مرادی هاست و زمانه ، تکرار قصه سر نوشت فرزندان آدم
هر روز هابیلی در آتش کینه قابیلی می سوزد
و هنوز صدای محمد(ص) از ورای قرن ها ی گذر زمان را فر یاد می زند
(من کنت مولاه فهذا علی مولاه)
وانی تارک فیکم الثقلین را قرائت می کند
و کبودی یاس ها در خم کوچه های غربت تکرار می شود
و هر گوشه ای از جهان سقیفه ای و سقیفه نشینان بسیار
علی از دست بالا رفته ودر غد یر ولایت خانه نشینی را به ارث می برد
و کبوتران چاهی از لابلای صفحات ورق خورده تاریخ هنوز آماده
شنیدن ناله های غریبانه کل یوم عاشوراند
ودر پی شکستن دیوار های صوتی تکرار دیده شدن حلقوم های شش ماهه
و آسمان هر روز پذیرای مشتی خون پا برهنگان تاریخ در جستجوی ردپایی
از قافله ناقه های عریان زینب اند و
جام ها مست از شراب خون انسان ها
آیا هنوز هنگام آن نرسیده است
که بر واژه ظلم و ظالمی خط بطلان بکشی
آیا نرسیده زمانی که حجاب غیبت از چهر بر کنی
و ذوالفقار عدالت را از قفس نیام رها کنی ؟
بیا!
بیا ای موعود همه اعصار و قرون
بیا و ((فهذا علی مولاه)) را تفسیر کن
و برای آنان که غدیر را در بخ بخ یا علی خلاصه کر ده اند
برای آنان که جغد وار ناله رهایی از قیومیت ولایت را سر می دهند
بیا تا کربلا در مظلومیت خود به دور غریبی حسین چرخ نزند
و قافله زینب بی قافله سالار سفر نکند
بسم رب المهدی
ای تک سوار جاده عشق
ای سبز ترین موعود!!!!
راهی نمانده تا سرودن آخرین ترانه انتظار
فاصله ای نیست از کلبه سرد انتظار
تا قصر زیبای وصال
ای کبریایی ترین سجاده نیاز
نماز نیمه شب های نیایش را
به عشق تمنای تو به قامت می ایستیم
هر صبح کتاب خواب را به عشق روی تو می بندیم
و پنجره چشمانمان را روبه باغ یاد تو می گشاییم
و فصل روز رمان زندگی را با اللهم ارنی الطلعه الرشیده
آغاز می کنیم
و به شوق رویشی دوباره زیر لوای سبز تو
بذر امید بر زمین زندگیمان می افشانیم
چرا که آمدنت را باور داریم
و به تقدس همین باور است که هر جمعه
در وازه های نگاهمان را به چراغ های انتظار آذین می کنیم
گره دل ها را بر غرفه های جملات ندبه می بندیم
تا سایه بان مژه ها
بیا و با (( و نریدان نمن علی ا.
تولد سایت مشاوره پرستاری دیگر
تا به امروز دقیقا به خاطر ندارم چندین وب سایت یا وبلاگ رایگان مشاوره پزشکی ویا پرستاری برای دوستان پزشک و پرستار طراحی نمودم بی شک بر دوستان آگاه به مسایل مربوط به کامپیوتر و اینترنت پوشیده نیست که طراحی وب سایت های تخصصی چندان کار ساده ای نیست و کار بسیار باظرافت و وقت گیری میباشد با تمام این وجود به خاطر اهداف عالیه این موضوع به لطف خدواند متعال هیچگاه چه موقع طراحی یا آموزش وب سایت و وبلاگ نویسی احساس خستگی ننموده ام واین را مدیون احساسات پاک دوستان خوب پزشک و پرستاری میدانم که با حضور جدی خود برای دادن زکات علمشان در دنیای مجازی اینترنت ،مشوق من بودند این بار نیز از دیار عاشقان خدمت و مردان و زنان غیور یعنی آذربایجان همیشه سربلند و قهرمان پرور،پرستار ایثارگری بنام آقای محمد مرادی ازپرستاران باتجربه بخش دیالیز مرکز آموزش درمانی امام خمینی (ره) ارومیه پا پیش نهاده و دواطلبانه خواستارراه اندازی سایت مشاوره رایگان پرستاری شده است به همین دلیل علاوه بر تبریک به ایشان جهت ورود به دنیای مجازی مشاوره های رایگان پزشکی وپرستاری بعنوان طراح سایت همچون گذشته داستانی را به صاحب سایت تقدیم میکنم واز تمام دوستان خوب تقاضامندم ایشان را در این راه مقدس یاری فرمایند :
بانوی فانوس به دست
فلورانس نایتینگل به انگلیسی Florence Nightingale " (زاده1820 - درگذشته 1910 میلادی)، مشهور به بانوی چراغبهدست انگلیسی و بنیانگذار پرستاری . پدرش ویلیام ادوارد شور یکی از اعضای اشراف زاده دربار به شمارمیرفت و فلورانس کوچک، در یک خانه بزرگ و راحت دوران کودکی خود را گذراند. در نامههای محرمانهای که از او یافت شده نوشته "از کودکی برای خدمت به بیماران و بیپناهان الهاماتی از سوی خداوند به قلبم میرسید." هرچند در رشته پرستاری تحصیل نکرد اما علاقه زیادی به درمان بیماران داشت.در سال 1853که جنگ میان عثمانی و روسیه آغاز شد فرانسه و انگلیس به یاری ترکیه شتافتند و سربازان خود را به جنگ اعزام کردند.در آن زمان تیتر روزنامههای تایمز لندن خبر از جنگ و توصیف اوضاع وخیم بیمارستانهای نظامی انگلیس را میداد. در این گزارشها آمده بود تنها 20پرستار در جبههها فعالیت میکنند، بیمارستانی وجود ندارد و حتی باند برای پانسمان هم نیست. با انتشار این گزارشهای ، فلورانس از وزیر جنگ انگلیس درخواست وسایل و امکانات بهداشتی کرد و سپس با همراهی 34پرستار زن با شجاعت تمام پا به اعماق خاک عثمانی گذاشت و به یاری مجروحان شتافت. فلورانس با چهرهای آرامبخش برای اینکه سربازان دست از میگساری بردارند، اتاقی برای مطالعه و بازیهای سالم آنان راهانداخت. او بر اثر کار مداوم و همدمی با بیماران دچار تب وحشتناکی شبیه تیفوس یا مالاریا شد که در آن هنگام قربانیان زیادی را به کام مرگ کشانده بود و فلورانس نیز بر اثر این بیماری بهشدت ضعیف شد.فلورانس شبها چراغ به دست درمیدانهای جنگ به دنبال زخمیها می گشت. در کریمه دیگر سخن از ملیت خاصی نبود صحبت از نوع بشر بود که در معرض مرگ قرار می گرفت. در اندک زمانی، پرستاری ده هزار سرباز بیمار به عهده او محول شد. پس از سه ماه و با 20 ساعت کار شبانه روزی ، شماره کشته شدگان از 42% به 2% تقلیل یافت. این پیشرفت ثمره نظم ، ترتیب ، پاکیزگی ، حسن اداره ، رعایت قواعد صحت ، و سرانجام عشق فلورانس نایتینگل به کار بود.بازگشت به لندن جنگ پایان یافت و او به لندن بازگشت. هرچند میخواست گمنام بماند اما نامش بهعنوان فرشته سر زبانها بود ولی برای اینکه خود را از چشم دیگران دور نگه دارد، به گونهای خود را پنهان کرد که گویی مرده است. فلورانس همراه ویلیام فار یک پزشک نظامی و فرد نیکوکاری به مدت 20 سال برای بهبود وضعیت بیمارستانها و نظام آموزشی پرستاران تلاش کردند. نایتینگل، نخستین مدرسه عالی آموزش پرستاری را سال 1860در بیمارستان سن توماس لندن راهاندازی و مدیریت کرد. هرچند سلامت جسمانی او تحلیل رفته بود اما شهرتش از لندن به آمریکا و هند نیز رسید بگونهای که یک معمار و تاجر لیورپولی بهنام ویلیام راتبون در سال 1860مبلغ زیادی در اختیار فلورانس گذاشت تا یک بیمارستان بسازد. بیمارستانهایی که او ساخت مطابق استاندارد و الگوی بهداشتی بود و طبقات مختلف آن به بخشهای ویژهای مثل زنان و زایمان، روان، کودکان و جراحی اختصاص داشت. چند سال کار مداوم و سخت پس از جنگ، توان او را بسیار تضعیف کرد بگونهای که در آخرین سالهای عمر نابینا شد و نمیتوانست مانند گذشته به وظایف خود عمل کند تا اینکه در 13آگوست 1910در لندن مرد.
طراح سایت :دکتر رحمت سخنی http://www.rs272.com